آریوآریو، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

آریو قشنگ روزگار من

ترک کنون!!

گل پسرم سلام مرد کوچک من 20 ماهه شده   آریو قشنگم از روز 7 دی (19 ماهگیت)دیگه شیر روز بهت ندادم خییلی سخت بود برام اما برای خودت این کارو کردم چون اصلا غذا نمیخوردی و بیش از حد وابسته به شیر؛ به خاطر همین وابستگی فکر میکردم کارمون خیلی سخت بشه اما خدا رو شکر باهاش کنار اومدی اما 1 ماه شیر شب رو خوردی الان 10 روزه (20 ماهگی)که دیگه اونم قطع کردم و تو عزیز دلم شیر پاستوریزه میخوری و خدا رو شکر غذا خوردنت هم خوب شده آریوی خوبم حرف زدنت روز به روز داره بهتر میشه و هر روز کلمه ی جدید یاد میگیری وقتی هم اسم خودت رو میگی دلم ضعف میره برات اینم چند تا عکس از پسر جیگرم وقتی تاب بازی میکنی حتما باید شعرش رو هم برات بخونم  ...
20 اسفند 1392

زمستان سرد

سلام پسر نازم امسال دومین یلدا رو با هم گذروندیم اما چون خونه مادر بزرگت مهمون بودیم تدارکی برای خونه خودمون نداشتیم جز یه آدم برفی کوچولو که برای تو عزیز دلم درست کردم   اما چون دلم میخواست ازت عکس بندازم یه میز کوچولو هم ردیف کردیم چقدر هم آدم برفیت(البته آدم پاپ کورنیت )رو دوست داشتی امسال زمستونی سردیه . یه برف حسابی هم اومد بردیمت بیرون واسه برف بازی اما...... ترسیدی از برفا به خاطر سردی و آلودگی هوا زیاد نمیتونیم ببریمت بیرون تو هم حوصله ات سر میره و کلی غر میزنی و سرگرمی این روزها فقط اینجاست پسر مهربونم واکسن 18 ماهگیت رو هم زدی و با اینکه من خیلی نگران این واکسنت بودم اما شکر خدا وا...
17 اسفند 1392

یه جمعه شاد

شازده پسرم الان دیگه 17 ماهه شدی و شدی یه آقای به تمام معنا با تموم شیطونی هات و خرابکاری هات اما خیلی هم کمکم میکنی جمعه هم  بردیمت پارک شادی و برای اولین بار وسایل بازی ها رو امتحان کردی و چقدررررر هم بهت خوش گذشت هر وسیله رو چند با سوار شدی امااااااا دل از ماشین ها نمیکندی عزیز دلم گل پسر خوشگلم انشالله دلت همیشه شاد و لبت خندون باشه ...
5 آذر 1392

16 ماهه شدم

سلام شازده کوچولوی خودم عزیز دلم 16 ماهه شدی قربونت برم روز به روز هم داری شیطون تر و بلاتر میشی ماشاالله کم و بیش حرف میزنی و کلی کار یاد گرفتی     پرنس خوشگلم الان دیگه همه عضو های بدنت رو بلدی نقاشی کشیدن رو دوست داری و کم کم داری یاد میگیری که  وقتی من کار دارم خودت رو سرگرم کنی هر کاری ازت بخوام انجام میدی,بچه ها رو خیلی دوست داری حتی وقتی تو تلویزیون ی بچه ببینی سریع میخندی و میگی نی منظورت همون نی نی هستش یادگیری کلماتت داره کم کم بیشتر میشه و خیلی چیزهای دیگه.... اما یه کم هم لج باز شدی بعد یه مدت که دندونات استپ کرده بودن یهو  4 تا با هم در اومدن و دندونات به 10 تا رسید اینم عکس های فس...
4 آبان 1392

یه مسافرت عالی

سلام عزیزم نزدیک2ماهه که اینجا چیزی برات ننوشتم اما امشب اومدم با کلی حرف و عکس پسر خوشگلم باورم نمیشه روزها دارن با این سرعت میگذرن,وقتی نگاهت میکنم میبینم ماشالله چقدر بزرگ شدی ,راه میری ,میرقصی,چند تا کلمه حرف میزنی,بیشتر حرفها رو متوجه میشی ,کاری و که ازت میخوام انجام میدی اسم خیلی از وسایل رو میدونی و خیلی چیزهای دیگه گل پسرم وقتی میبینم کل خونه رو در چشم به هم زدنی تبدیل به میدون جنگ میکنی با خودم میگم این همون فسقلی پارساله که جز گریه کردن کاری ازش بر نمیومد؟؟؟ عزیز دل مادر همون طور که تو داری بزرگ میشی نگرانی های منم با تو قد میکشن,مادر بودن خیلی سخته مادر که باشی مدام نگرانی ,نگران آینده , حتی نگران 1 ساعت بعد ... تحم...
22 مرداد 1392

پسرم یک ساله شد

سلام شازده کوچولوی من باورم نمیشه که یک سال گذشته اما تو این مدت در کنار تو فرشته مهربونم من کلی از زندگی لذت بردم   امسال ٢ تا جشن تولد داشتی یک مهمونی که خونه مادرجونت(مادر مامانت) گرفتیم و کلی مهمون داشتیم که چند روز قبل از روز تولدت بود یه جشن کوچولوی ٣ نفره هم خونه خودمون شب تولدت این هم عکس های تولد زنبوری آریو خوشگله من     اینم آریوی خسته از عکس انداختن   عکس های جشن ٣ نفره عزیز دلم خیلی دوستت دارم و خدارو شاکرم که منو لایق مادر شدن دونسته و تو گل قشنگم و به من هدیه کرده شاه پسرم تولدت هزاران بار مبارکت باشه تو این شب عزیز (شب تولد امام زمان)از خدا ...
3 تير 1392