خونه تکونی
سلام یکی یه دونه من
امروز اومدم از شیطونی هات بگم
از وقتی که ایستادن رو یاد گرفتی فقط دنبال اینی که دستت رو یه جایی بگیری و بیاستی
از خواب هم که بیدار میشی اولین کارت اینه
کلا از نشستن خوشت نمیاد فقط دوست داری وایستی و هر چی دم دسته و دست بزنی
ووووو
همچنان
چند روزه که من خونه تکونی عید رو شروع کردم و فرش هارو هم دادم واسه شستن به همین خاطر کف خونه الان روفرشی و ملحفه پهنه و مدام باید مواظب تو باشم نخوری زمین اما توی شیطون اینقدر منو اذیت کردی و همه جا دنبال من اومدی و هی خوردی زمین که بابات مجبور شد این کارو بکنه باهات
اینجا هم که اماده شدی با بابات بری بیرون
اینقدر در طول روز دنبالت میدویم که خدایی نکرده اتفاقی برات نیوفته پا درد گرفتم
مامانی فکر کنم همین طور پیش بره بدون رژیم کلی لاغر بشم
گل پسرم تو سلامت باش شیطونی هم بکن اشکال نداره عشقم
دوستت دارم