آریوآریو، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

آریو قشنگ روزگار من

بعد از چند ماه

پسرکم چند ماهه که چیزی ننوشتم برات؛ببخش مامانی گل پسرم شیطونی هات خیلی زیاد و لج بازی هات شدید تر شده,گاهی نمیدونم چه طوری برخورد کنم باهات؛بعضی روزها کارمون به دعوا میکشه اما سریع آشتی میکنیم دوردونه ی مامان اینقدر شیرین زبون شدی که با یه کلام میتونی خستگی تموم شیطنت هات رو ازم دور کنی وقتی نگام میکنی و میگی مامانم وقتی صدات میکنم و میگی جانم دنیا به کام منه؛قربون جانم گفتنت بشه مامانت روزی 100 بار بهم میگی مامان دوستت دارم !ازت میپرسم چند تا میگی یه دوینا!!!! علاقه زیادی به کتاب داری روزی چند بار کتاب هات رو میاری بخونم برات ؛بیشترشون رو هم بلدی و با هم میخونیم کل روز و شبم کنار تو میگذره و دلم نمیخواد برای ثا...
8 آذر 1393

عکس های کفشدوزکی

آریوی مامان اینم عکس های تولدت   بدون شرح این گلها گیفت مهمونهای عزیزمون بود     عکسهای تولد 3 نفره(خونه خودمون) عشق کوچوی من عاشقتم   ...
5 تير 1393

آریوی دو ساله من

آریوی قشنگم.فرشته مهربون من 2 سالگیت مبارک عزیزم عاشق لحظه به لحظه ی این 2 سال با تو بودنم وقتی صدام میکنی مامان شراره(گاهی هم مامان شرر) تمام سلول های بدنم لبخند میزنن فدای شیرینی حرف زدنت بشم من ؛خیلی دوستت دارم عزیز دل مادر شاه پسرم امسال هم دو تا جشن تولد داشتی امسال هم باز مزاحم مادر جونت(مادر مامان) شدیم یه جشن عالی اونجا داشتیم (چند روز قبل تولدت) یه جشن 3 نفره هم خونه خودمون روز تولدت عکسها رو هم تو پست بعدی میذارم گل خوشگل من انشالله که 120 ساله بشی عزیزم .هر روزت هم از دیروزت قشنگ تر.از خدا برات یه زندگی پر از شادی و سرخوشی میخوام خدایا آینده پسرم رو پر از نور و روشنی کن و سایه رحمتت رو از سرش کم نکن_آ...
4 تير 1393

دومین بهار

شاه پسرم امسال دومین سالیه که کنار همیم و چقدر این 2 سال بهارمون قشنگتر شده عید خوبی بود؛مهمون داشتیم و کلی گشت و گذار کردیم اینجا هم داری با تعجب با آبشار (جلفا) نگاه میکنی اینم آبشارش توی عید مریض هم شدی و سرماخوردگی خیلی اذیتت کرد؛ به همین خاطر سیزده به در جای خاصی نرفتیم و فقط بردیمت پارک تا یه کم بازی کنی اینم بازی مورد علاقه شما به قول خودت سُرسُر!   لواشک خورون و کلاه قرمزی بینون دکتر آریو به اوژانس چیزی نیست یه آمپول به شکمت !!!! بخوره خوب میشی چاره درد موهات هم شونه است این هم یه عددآریوی دست گله آب شونه شده ی خندان پسر مهربونم تو تمام زندگی منی از وقتی ...
27 فروردين 1393

ترک کنون!!

گل پسرم سلام مرد کوچک من 20 ماهه شده   آریو قشنگم از روز 7 دی (19 ماهگیت)دیگه شیر روز بهت ندادم خییلی سخت بود برام اما برای خودت این کارو کردم چون اصلا غذا نمیخوردی و بیش از حد وابسته به شیر؛ به خاطر همین وابستگی فکر میکردم کارمون خیلی سخت بشه اما خدا رو شکر باهاش کنار اومدی اما 1 ماه شیر شب رو خوردی الان 10 روزه (20 ماهگی)که دیگه اونم قطع کردم و تو عزیز دلم شیر پاستوریزه میخوری و خدا رو شکر غذا خوردنت هم خوب شده آریوی خوبم حرف زدنت روز به روز داره بهتر میشه و هر روز کلمه ی جدید یاد میگیری وقتی هم اسم خودت رو میگی دلم ضعف میره برات اینم چند تا عکس از پسر جیگرم وقتی تاب بازی میکنی حتما باید شعرش رو هم برات بخونم  ...
20 اسفند 1392

زمستان سرد

سلام پسر نازم امسال دومین یلدا رو با هم گذروندیم اما چون خونه مادر بزرگت مهمون بودیم تدارکی برای خونه خودمون نداشتیم جز یه آدم برفی کوچولو که برای تو عزیز دلم درست کردم   اما چون دلم میخواست ازت عکس بندازم یه میز کوچولو هم ردیف کردیم چقدر هم آدم برفیت(البته آدم پاپ کورنیت )رو دوست داشتی امسال زمستونی سردیه . یه برف حسابی هم اومد بردیمت بیرون واسه برف بازی اما...... ترسیدی از برفا به خاطر سردی و آلودگی هوا زیاد نمیتونیم ببریمت بیرون تو هم حوصله ات سر میره و کلی غر میزنی و سرگرمی این روزها فقط اینجاست پسر مهربونم واکسن 18 ماهگیت رو هم زدی و با اینکه من خیلی نگران این واکسنت بودم اما شکر خدا وا...
17 اسفند 1392

یه جمعه شاد

شازده پسرم الان دیگه 17 ماهه شدی و شدی یه آقای به تمام معنا با تموم شیطونی هات و خرابکاری هات اما خیلی هم کمکم میکنی جمعه هم  بردیمت پارک شادی و برای اولین بار وسایل بازی ها رو امتحان کردی و چقدررررر هم بهت خوش گذشت هر وسیله رو چند با سوار شدی امااااااا دل از ماشین ها نمیکندی عزیز دلم گل پسر خوشگلم انشالله دلت همیشه شاد و لبت خندون باشه ...
5 آذر 1392

16 ماهه شدم

سلام شازده کوچولوی خودم عزیز دلم 16 ماهه شدی قربونت برم روز به روز هم داری شیطون تر و بلاتر میشی ماشاالله کم و بیش حرف میزنی و کلی کار یاد گرفتی     پرنس خوشگلم الان دیگه همه عضو های بدنت رو بلدی نقاشی کشیدن رو دوست داری و کم کم داری یاد میگیری که  وقتی من کار دارم خودت رو سرگرم کنی هر کاری ازت بخوام انجام میدی,بچه ها رو خیلی دوست داری حتی وقتی تو تلویزیون ی بچه ببینی سریع میخندی و میگی نی منظورت همون نی نی هستش یادگیری کلماتت داره کم کم بیشتر میشه و خیلی چیزهای دیگه.... اما یه کم هم لج باز شدی بعد یه مدت که دندونات استپ کرده بودن یهو  4 تا با هم در اومدن و دندونات به 10 تا رسید اینم عکس های فس...
4 آبان 1392